انتظار

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چرا اهل تسنن معتقدند که هنوز امام زمان علیه السلام به دنیا نیامده اند؟

27 بهمن 1394 توسط خديجه خديوي

 

تمام مسلمانان اعم از شیعه و سنی به اصل آمدن مهدی و قیام او اعتقاد دارند و این به سبب روایات بسیار زیادی است که از نبی اکرم(ص) در این زمینه نقل شده است که بشارت به آمدنش را داده و حتی اوصاف و ویژگی‏های جسمی او را نیز ذکر کرده است ـ مانند اینکه بر گونه راستش خال سیاهی دارد و بین دو دندان پیشینش فاصله است ـ و در روایات متعددی نسب آن حضرت ذکرشده است ـ مانند اینکه مهدی از اولاد علی و فاطمه و نهمین از اولاد حسین و ششمین از اولاد جعفر صادق و پنجمین از اولاد موسی بن جعفر و نام پدرش حسن است و حتی نام و کنیه آن حضرت ذکر شده است ـ مهدی همنام و هم کنیه نبی اکرم است ـ که در بخش پایانی پاسخ به این روایات اشاره خواهیم کرد وجود روایات بسیار فراوان در زمینه مهدی موعود، اعتقاد به آمدن به قیام مهدی را در آخر الزمان به عنوان عقیده‏ای مسلّم در میان مسلمین قرار داده است. و امّا در مورد ولادت آن حضرت میان شیعه و اکثریت اهل سنت اختلاف است. یعنی اوّلاً: اعتقاد به ولادت حضرت مهدی اختصاص به شیعه ندارد، عده‏ای از اهل سنت نیز قائل به ولادت آن حضرت هستند. که به عنوان نمونه موارد ذیل بیان می‏شود:
1ـ محمد بن یوسف شافعی در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان» چاپ مؤسسه الهادی قم ـ 1399 ه.ق
وی در مقدمه کتاب می‏گوید «در تألیف کتاب، اخبار و روایات مربوط به مهدی صاحب الزمان را از غیر از طرق شیعه نقل نموده است هر چند آنچه که شیعه در این زمینه معتقد است و پذیرفته است صحیح و نقل آن درست است» ص 86 این کتاب مشتمل بر 25 فصل است که در هر فصل تنها روایاتی را که از دیدگاه اهل سنت معتبر است نقل می‏کند برخی از فصلهای کتاب عبارتند از:
مهدی در آخر الزمان خروج می‏کند ـ مهدی از نسل فاطمه زهراست ـ حضرت عیسی در آخر الزمان به او اقتدا می‏کند ـ نامش و کنیه‏اش همانند پیامبر اکرم است ـ صفات و رنگ و چهره حضرت مهدی ـ مهدی امام صالحی است که خلیفة الله است.
فصل 25 کتاب در این زمینه است که مهدی از زبان غیبتش که در سراب سامراء اتفاق افتاد تاکنون زنده و باقی است و به اشکالاتی که در زمینه طول عمر حضرت و غیبت ایشان وجود دارد پاسخ می‏دهد. (ص 148 همان کتاب)
2ـ محمد بن طلحه شافعی در کتاب «مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول» چاپ مؤسسه البلاغ بیروت سال 1419 ه.ق
می‏گوید: «مهدی منتظر در سال 258 هجری در سامرا متولد شد. پدرش حسن بن علی بن محمد بن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن حسین بن علی المرتضی است و امّا نامش محمد و کنیه‏اش ابوالقاسم و از القاب او حجت و خلف صالح و منتظر است و بعد روایاتی را از پیامبر در زمینه مهدی موعود نقل می‏کند مبنی بر اینکه: مهدی از نسل من و از فرزندان فاطمه و هم نام من است و در آخر الزمان قیام می‏کند و زمین را از عدل و داد پر می‏کند بعد از آنکه از ظلم و جور پر شده است و این قیام حتمی است حتی اگر یک روز از عمر دنیا بیشتر باقی نمانده باشد»، (ص 313 ـ 311)
و پس از ذکر این روایات آنها را بر همان ابوالقاسم محمد بن حسن بن علی… بن علی بن ابیطالب متولد 258 تطبیق می‏کند و به اشکالات و شبهاتی که در این زمینه ممکن است مطرح شود پاسخ می‏دهد. (ص 320 ـ 313)
3ـ سبط ابن جوزی حنفی در کتاب «تذکرة الخواص» چاپ مؤسسه اهل البیت بیروت سال 1401 ه.ق می‏گوید:
«حضرت حجّت مهدی، محمد بن حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن
علی بن ابیطالب است کنیه او ابوعبدالله و ابوالقاسم است و اوست حضرت حجت و صاحب الزمان و قائم منتظَر» سپس از عبدالله ابن عمر روایتی نقل می‏کند که از رسول گرامی اسلام که «در آخر الزمان مردی از فرزندان من قیام می‏کند که نامش همانند نام من و کنیه‏اش همانند کنیه من است و زمین را از عدل و داد پر می‏کند پس از آنکه از ظلم و جور پر شده است»، (ص 325 همان کتاب)
4ـ عبدالوهاب شعرانی در کتاب «الیواقیت و الجواهر» چاپ مصر سال 1378 ه.ق که در بیان آراء اکابر و بزرگان علمای اهل سنّت در مسائل مختلف عقیدتی است فصلی را به وقایعی که قبل از روز رستاخیز و پایان دنیا حتما اتفاق می‏افتد اختصاص داده است که یکی از آن وقایع قیام حضرت مهدی است که مفصلاً پیرامون آن بحث کرده است و از قول برخی از اکابر علمای اهل سنت نقل می‏کند «مهدی فرزند حسن عسکری است که در نیمه شعبان سال 255 ه.ق متولد شد و زنده باقی خواهد ماند تا با عیسی ظهور کند و اکنون که سال 958 هجری است 703 سال از عمر شریف او می‏گذرد» و نیز از قول شیخ محی‏الدین عربی نقل می‏کند که «خروج مهدی(ع) حتمی است بعد از آن که زمین از ظلم و جور پر شود به گونه‏ای که حتی اگر یک روز از عمر دنیا بیشتر باقی نمانده باشد حتما مهدی قیام می‏کند و زمین را از عدل و داد پر می‏کند و او از نسل پیامبر اکرم و فاطمه رضی‏الله عنها است و جدش حسین بن علی بن ابیطالب است و پدرش حسن عسکری فرزند علی النقی فرزند محمد التقی فرزند علی الرضا فرزند موسی الکاظم فرزند جعفر الصادق فرزند محمد الباقر فرزند زین العابدین علی فرزند حسین فرزند امام علی ابن ابیطالب رضیالله عنه است اسمش اسم رسول خداست و چهره‏اش شبیه رسول خداست و…»، (همان کتاب، ج 2، ص 143)
به ذکر همین چند نمونه بسنده می‏کنیم برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به 1ـ کفایة الموحدین طبرسی 2ـ کشف الاستار حسین بن محمد تقی موزی 3ـ الامام المهدی سید محمدکاظم قزوینی
ثانیا: عدم اعتقاد بسیاری از اهل سنت به ولادت حضرت مهدی(ع) علل دارد از جمله:
1ـ مخفی بودن ولادت آن حضرت
آمدن مهدی موعود از همان زمان نبی اکرم و صدر اسلام امری مسلم و شایع و مورد توجه مسلمین است. سلاطین و حاکمان وقت هم از آن اخبار بی اطلاع نبودند و شنیده بودند که مهدی موعود از نسل فاطمه و حسین به وجود می‏آید و حکومت ستمکاران به دستش منقرض می‏گردد و تمام زمین را از حکومت حق خود و عدل و داد پر خواهد کرد بویژه روایات متعددی که از را نهمین از فرزندان حسین(ع) معرفی می‏کرد، لذا از پیدایش و ظهور او در بیم و هراس بودند و در صدد بودند هر گونه که شده این خطر را از حکومت خود دفع کنند به همین جهت خانه‏های بنی هاشم به ویژه خانه امام حسن عسکری(ع) به شدت تحت کنترل و مراقبت مأموران مخفی و علنی دولت عباسی قرار داشت. معتمد عباسی به عده‏ای از زنان قابله مأموریت سری داده بود که در خانه‏های بنی هاشم به ویژه خانه امام حسن عسکری رفت و آمد نمایند و مراتب را گزارش دهند تا هنگامی که به امام حسن عسکری(ع) سم خورانید و حضرت در بستر بیماری و شهادت قرار گرفت به گروهی از مأموران خویش مأموریت داد که دایما و روز و شب مراقب خانه آن حضرت باشند و با شهادت امام عسکری دستور داد خانه آن حضرت را تفتیش و بازرسی کنند و گروهی از زنان قابله را فرستاد تا تمام کنیزان آن حضرت را معاینه کنند و اگر آبستنی در بین آنان دیده شد بازداشت کنند. حتی به خانه امام عسکری(ع) هم اکتفا نکرد و دستور داد تمام خانه‏های شهر را با کمال دقت بازرسی و کنترل کنند، (ارشاد مفید، اعلام الوری طبرسی، اصول کافی کلینی)
یعنی مسأله ولادت حضرت مهدی(ع) شبیه ولادت حضرت موسی است که فرعون تمام زنان باردار را کشت تا از ولادت او جلوگیری کند. امّا به اراده و خواست خداوند حضرت موسی در دامان فرعون بزرگ شد.
مسأله ولادت حضرت مهدی نیز به خاطر وضعیت سخت آن زمان مخفی بود و در حدود پنج سال قبل پایان عمر حضرت امام عسکری یعنی در سال 255 ه.ق در شب نیمه شعبان در حالی که تا روز قبل آثار حمل در مادر حضرت مهدی ظاهر نبود، به دنیا آمد و در طول این مدت پنج سال امام عسکری، این فرزند را تنها به خواص و معتمدین از شیعیان خود نشان می‏داد و او را امام و حجت بعد از خود معرفی می‏کرد.
با این وضعیت، طبیعی است، اهل سنّت که از اهل بیت پیامبر فاصله گرفته بودند از ولادت آن حضرت مطلع نشوند هر چند بنابر روایات رسیده از نبی اکرم، حضرت مهدی از اولاد حسن عسکری و نهمین فرزند از نسل امام حسین(ع) معرفی شده بود.
2ـ اجتناب از برخی لوازم احتمالی پذیرش ولادت حضرت مهدی(ع)
گفتیم روایاتی که در زمینه مهدی موعود آمده بسیار زیاد و از نظر مضمون بسیار متنوع است در روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که تعداد ائمه و خلفای بعد از من دوازده نفر است ـ مجموع روایات شیعه و سنی در این زمینه 925 حدیث است ـ و در روایات کثیری از همین روایات تصریح شده به نام دوازده نفر و این که اولشان علی و آخرشان مهدی موعود است و اینکه نه نفر از آنان از نسل حسین(ع) هستند و در تعدادی از این روایات تمام دوازده نفر نامشان یک به یک ذکر شده است همچنین در روایات متعددی آمده است که: مهدی از اولاد علی است (214 حدیث) مهدی از اولاد فاطمه است (192 حدیث) مهدی نهمین از اولاد حسین است (148 حدیث) مهدی از اولاد محمد باقر است (103 حدیث)، مهدی ششمین اولاد جعفر صادق است (99 حدیث) و… و این که مهدی فرزند حسن عسکری است (145 حدیث)، نام پدر مهدی حسن است (148 حدیث)، که برای اطلاع تفصیلی مراجعه کنید به کتاب منتخب الاثر آیت الله صافی که این احادیث را به تفصیل با ذکر منابع و مصادر شیعی و سنّی آن نقل کرده است.
با توجه به این احادیثی که درزمینه مهدی موعود وجود دارد، چنین به نظر می‏رسد که پذیرش ولادت حضرت مهدی از امام حسن عسکری(ع) توابعی دارد که تأئید عقیده شیعه در امامت و خلافت بلا فصل علی(ع) و یازده فرزندش می‏باشد و اگر اهل سنت آن را بپذیرند می‏بایست خود را به زحمت و تکلّف انداخته و به گونه‏ای در صدد توجیه بر آیند یعنی هر چند پذیرش ولادت حضرت مهدی به طور حتم و لزوم منتهی به پذیرش نظر شیعه در مسأله خلافت و امامت نمی‏شود ـ هم چنان که در بخش نخست پاسخ پذیرش عده‏ای از اهل سنت را نقل کردیم ـ لکن اهل سنت را در مقابل انبوهی از روایات قرار می‏دهد که باید خود را به زحمت و مشقت در جهت توجیه آن روایات بیاندازند. لذا از اصل، ولادت آن حضرت را منکر می‏شوند ـ که در بخش قبل توضیح دادیم اساسا برای اهل سنت که از اهل سنت که از اهل بیت فاصله گرفته بودند ولادت حضرت مخفی بوده است هر چند روایات آنان را به فرزندی برای امام عسکری راهنمایی می‏کند و به همین دلیل خلیفه عباسی در جستجوی فرزند امام حسن عسکری بوده است.
برای آگاهی بیشتر ر.ک: امام مهدی و اهل سنت، سید هادی خسروشاهی، انتشارات اطلاعات.

 نظر دهید »

كلامي از امام خميني

19 بهمن 1394 توسط خديجه خديوي

امام خمینی (ره)

امید دارم ملت های اسلامی وملت بزرگ ایران با یک تحرک فرهنگی گسترده بتوانند مسلمانان را از فقر وتنگنای علمی در آورند .

 نظر دهید »

اثر گناه و معصیت

11 بهمن 1394 توسط خديجه خديوي

(بسم الله الرحمن الرحیم)

شیطان دائما در گمراهی انسان در تلاش است البته باید توجه داشت که شیطان در گمراهی انسان قدم به قدم جلو می آید .
تحولات روحی همانند تحولات جسمی به تدریج رخ می دهد؛ انسان در اثر اعمال صالح به تدریج به مقام قرب الهی می رسد و در اثر اعمال بد و اصرار بر گناه نیز به تدریج از عبودیت حضرت احدیت خارج می شود و تحت ولایت شیطان قرار می گیرد.«ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون»؛ «آنگاه فرجام کسانى که بدى کردند [بسى] بدتر بود [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آن ها را به ریشخند مى گرفتند».(۱)

اگرچه گناهان از آن جهت که تمرد از دستور خداوند تعالی است، بزرگ است، اما با توجه به خصوصیات ذاتی و تبعات مختلف و آثار گوناگونی که در آن ها وجود دارد، می توان حدس زد که تمام گناهان با هم برابر نیستند.
گناه از آن جهت که مخالفت و سرپیچی از دستورهای پروردگار محسوب می شود، بسیار زشت و ناپسند است و هیچ گناهی از این لحاظ کوچک نیست؛ چنانکه کسی نافرمانی خدا را کوچک بشمارد، مرتکب گناهی بس عظیم شده است.

اثرات گناه در روایات
امام صادق علیه السلام درباره تأثیر گناه بر روح انسان فرموده است: «هنگامی که انسان گناه می کند، در قلب او یک نقطه سیاه پیدا می شود. اگر توبه کند، آن سیاهی محو می شود و در صورتی که توبه نکند و گناهان دیگری مرتکب شود، سیاهی اضافه می گردد تا جایی که تمام قلب را فرا می گیرد و دیگر راهی برای سعادت او باقی نمی ماند».(۲)

امام علی علیه السلام نیز فرموده است: «منحرفان، شیطان را معیار کار خود گرفتند و شیطان نیز آن ها را دام خود قرار داد و در دل های آنان تخم گذارد و جوجه های خود را در دامان شان پرورش داد. با چشم های آنان می نگریست و با زبان های آنان سخن می گفت. پس با یاری آن ها بر مرکب گمراهی سوار شد و کردارهای زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد؛ مانند رفتار کسی که نشان می داد در حکومت شیطان شریک است و با زبان شیطان، سخن باطل می گوید».(۳)

قدم به قدم با پیامدهای گناه
شیطان ابتدا با وسوسه کارش را آغاز می کند و سپس آدمی را به گناهان کوچک وا می دارد، آنگاه او را آرام آرام به سوی گناهان بزرگ تر می کشاند و سپس تخم گذاری می کند و بچه هایش را پرواز می دهد و در نهایت کار به جایی می رسد که زمام اختیار انسان را به دست می گیرد و به جای او تصمیم گرفته و او را اداره می کند.

رفتارهای ناشایست و گناهان به ویژه هنگامی که در وجود انسان ملکه و عادت شوند، مانع بزرگی برای درک وجود پاک او خواهند شد. کسی که به گناه عادت می کند، آلودگی گناه در جانش نفوذ می کند و گناه برای او ملکه و عادت می گردد؛ آنگاه این سد گناه، حجابی نفوذناپذیر در انسان ایجاد می کند و مانع رسیدن انسان به خدا خواهد شد و چه بسا با استمرار و پافشاری بر گناه، امکان زدودن چنین حجابی برای انسان وجود نداشته باشد: «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ»؛ «خداوند بر دل هاى آنان و بر شنوایى ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده اى است و آنان را عذابى دردناک است».(۴)

وقتی بر دل آدمی مُهر نهاده شد و بر دیدگانش حجاب افتاد؛ یعنی دیگر نمی تواند از ابزارهای شناختی که در وجودش است، برای درک حقایق هستی بهره ببرد.
مُهر نهاده شدن بر دل؛ یعنی مسدود شدن سرچشمه های معرفتی انسان. البته، چون همه کارهای جاری در هستی به لحاظی، به خدا نسبت داده می شود؛ ازاین روست که قرآن می فرماید: خدا بر دل ها مهر نهاده، وگرنه در واقع این گناهان و رفتارهای ناشایست خود آدمی است که سبب می گردد بر دل او مُهر نهاده شود.
اینکه برخی می گویند می خواهند آدم خوبی بشوند و نمی توانند؛ از همین روست که اسیر شیطان شده و در حقیقت شیطان است که آن ها را اداره می کند؛ همانند فرد معتادی که تغییر ماهیت داده و مواد مخدر است که وجود او را اداره می کند!

 

 نظر دهید »

پرهیز از افراط و تفریط:

11 بهمن 1394 توسط خديجه خديوي

 

امام زمام (عج) در توقیعی می فرمایند:

«تقوا پیشه کنید، تسلیم ما باشید و کار را به ما واگذارید که بر ماست شما را از سرچشمه سیراب بیرون آوریم چنانکه بردن شما به سرچشمه از سوی ما بود … به سمت راست میل نکنید و به سوی چپ نیز منحرف نشوید.» (۱)

توجه به آن حضرت همراه با محبت

امام زمان (ع) در توقیع شریفی خطاب به شیعیان می فرمایند: «توجه خود را همراه با محبت و دوستی به سوی ما قرار دهید و در مسیر دستورات روشن و قطعی دین حرکت کنید که همانا من برای شما خیرخواهی می کنم و خداوند گواه است بر من و شما و اگر نبود علاقه ما به نیکو بودن شما و رحمت و مهربانیمان بر شما، به سخن گفتن با شما نمی پرداختیم.»(۲)

ولایت حضرت علی (ع)

در تشرف مرحوم علی بغدادی (ره) در مسیر کاظمین، ایشان پرسش هایی را از محضر امام زمان (ع) می پرسد از جمله می گوید:

پرسیدم: «روزی نزد مرحوم شیخ عبدالرزاق که مدرس حوزه بود، رفتم. شنیدم که بر روی منبر می گفت: کسی که در طول عمر خود روزها روزه باشد و شب ها را به عبادت به سر برد و چهل حج عمره بجای بجای آورد و در میان صفا و مروه بمیرد ولی از دوستداران و محبان و موالیان امیرالمؤمنین (ع) نباشد برای او چیزی محسوب نمی شود.» امام زمان (ع) فرمودند: «آری والله برای او چیزی نیست.»
توسل به حضرت زینب (ع) جهت تعجیل در فرج

در تشرف آقا شیخ حسن سامرایی (ره) در سرداب مقدس، حضرت فرمودند: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم دهند به حق عمه ام حضرت زینب (ع) که فرج مرا نزدیک گرداند.» (۳)

عرضه اعمال به محضر مقدس امام زمان (عج)

در تشرف مرحوم شیخ محمد طاهر نجفی (ره) خادم مسجد کوفه، حضرت می فرمایند: «آیا ما شما را هر روز رعایت نمی کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی شود؟»

شیعیان چرا ما را نمی خواهند؟!

مرحوم حاج محمد علی فشندی تهرانی (ره) می گوید که در مسجد جمکران سیدی نورانی را دیدم، با خود گفتم این سید در این هوای گرم تابستانی از راه رسیده و تشنه است ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد و گفتم: آقا! شما از خدا بخواهید تا فرج امام زمان (ع) نزدیک گردد. حضرت فرمودند: «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند. اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما می رسد.»

اخلاص در عمل

یکی از علمای بزرگ اصفهانی می گوید: «شبی در عالم رؤیا امام زمان (ع) را دیدم. به ایشان عرض کردم چه کنم که به شما نزدیک شوم؟» فرمودند: «عملت را عمل امام زمان (ع) قرار بده.» من به ذهنم رسید که یعنی در مورد هر کاری ببین اگر امام زمان (ع) این کار را می کند تو هم انجام بده. پرسیدم: «چه کنم که در این امر موفق باشم؟!» فرمود: «الاخلاص فی العمل؛ یعنی، در کارهای خود اخلاص داشته باش.»(۴)

بردباری و شکیبایی

در تشرف مرحوم سید کریم پینه دوز (ره) از اخیار تهران که در خانه اجاره ای زندگی می کرده است و با پایان یافتن مدت اجاره دچار رنج و زحمت می گردد ضمن اینکه به او بشارت می دهند، نگران نباشید منزل درست می شود می فرمایند: «دوستان ما باید در فراز و نشیب ها شکیبا و بردبار باشند.»(۵)

تحصیل معارف اهل بیت (ع)

مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی (ره) که سال ها در نجف اشرف نزد علمای بزرگ دانش آموخته بود و اجازه اجتهاد از مرحوم آیت الله نایینی (ره) داشت و به دنبال درک حقایق، مباحث فلسفه را نزد استادان فن تا بالاترین رتبه خوانده بود؛ می گوید: «دیدم دلم آرام نگرفته و به درک حقایق عالم توفیق نیافته ام. رو به عرفان آوردن و مدتی از محضر استاد عارفان و سالکان آقا سید احمد کربلایی (ره) استفاده می کردم تا از نظر ایشان به حد کمال قطبیت و فناء فی الله رسیدم. اما دیدم این مطالب و این رفتارها با ظواهر قرآن و سخنان اهل بیت علیهم السلام موافق نیست و به آرامش و اطمینان قلب نرسیده بودم.» مرحوم میرزا مهدی اصفهانی (ره) تنها راه نجات را در توسل به پیشگاه حضرت مهدی (ع) می بیند، به همین جهت می گوید: «خود را از بافته های فلاسفه و افکار عرفان خالی کردم و با کمال اخلاص و توبه به آن حضرت توسل پیدا کردم. روزی در وادی السلام نزد قبر حضرت هود و صالح علیهماالسلام در حال تضرع و توسل بودن که حضرت صاحب الزمان (عج) را مشاهده کردم.» ایشان فرمودند: «طَلَبُ المَعارِفِ مِن غَیرِ طَریقِنا اَهل البیت مُساوِقَّ لِلأنکارنا و قَد اَقامنی الله و انا الحُجّه بنُ الحسن؛ یعنی، جست و جوی معارف و شناخت طریق از غیر مسیر ما اهل بیت طهارت مساوی است با انکار ما و همانا خداوند مرا برای هدایت بشر برپا داشته است و من حجه بن الحسن هستم.» مرحوم اصفهانی (ره) می گوید: «پس از آن از فلسفه و عرفان بیزاری جستم و تمامی نوشته های خود را در این موارد به رودخانه ریختم و به سوی قرآن و احادیث پیامبر (ص) روی آوردم.»

کمک به مردم

در توقیعی شریف، به مرحوم آیت الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی (ره) دستور دادند: «اُرخِص نَفسَک وَ اَقبِل مجلِسَک فِی الدِّهلیز واقضِ النّاس نحن نَنصُرکُ؛ یعنی، خودت را برای مردم ارزان کن! و در دسترس همه قرار بده و محل نشستن خود را در دهلیز خانه ات قرار بده تا مردم سریع و آسان با تو ارتباط داشته باشند و حاجت های مردم را برآورد، ما یاریت می کنیم.»(۶)

توجه به پدر و مادر

در احوالات یکی از محبان و شیعیان آمده که پدر پیری داشت و بسیار به او خدمت می کرد. ایشان شب های چهارشنبه به مسجد سهله می رفت اما پس از مدتی این کار را ترک نمود. دلیل آن را پرسیدند، گفت چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفتم در شب آخر نزدیک مغرب تنها به مسجد سهله می رفتم عرب بیابانی را دیدم سوار بر اسب که سه بار به من فرمود: «از پدرت مراقبت کن.» من فهمدیم که امام زمان (ع) راضی نیستند من پدرم را بگذرام و به مسجد سهله بروم.(۷)
توسل به قمر بنی هاشم (ع)

از مرحوم آیت الله مرعشی نجفی (ره) نقل شده است که یکی از علمای نجف اشرف که به قم آمده بود می گفت: «مدتی برای رفع مشکلی به مسجد جمکران می رفتم و نتیجه نمی گرفتم روزی هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم مولا جان! آیا بد نیست با وجود امام معصوم (ع) به علمدار کربلا قمر بنی هاشم (ع) متوسل شوم و او را در نزد خدا شفیع قرار دهم؟!» در حالتی میان خواب و بیداری امام زمان (ع) فرمودند: «نه تنها بد نیست و ناراحت نمی شوم بلکه شما را راهنمایی می کنم که چون خواستی از حضرت ابوالفضل العباس (ع) حاجت بخواهی این چنین بگو: یا أبالغوث ادرکنی.»(۸)

احترام به قرآن

در تشرفی که برای مرحوم حاج شیخ محمدحسن مولوی قندهاری در حرم مطهر ابوالفضل العباس (ع) روی داده است ایشان می گوید دیدم قرآنی روی زمین بر سر راه افتاده است به من فرمودند: «هوشیار باش و به قرآن احترام کن. من خم شم و قرآن را برداشتم و بوسیدم و در قفسه گذاشتم.»(۹)

خدمت به محرومان

آقای محمد علی برهانی می گوید در خرداد ۱۳۵۸ هـ.ق برای رسیدگی به مردم محروم منطقه فریدن رفته بودم. هنگام بازگشت ماشین خراب شد و در بیابان تنها ماندم. دیدم چاره حز توسل به مولایم حضرت صاحب الزمان (ع) نیست، به آن حضرت متوسل شدن و گفتم: «یا اباصالح المهدی! ادرکنی.» ناگهان وجود مبارک امام زمان (ع) تشریف آوردند و ضمن بشارت به آمدن وسیله نقلیه فرمود: «ما هم اینجا رفت و آمد می کنیم. شما هم خیلی مأجورید چون خدمت به محرومین می کنید. و این روش جدّم حضرت علی (ع) است. تا می توانید در حدّ تمکّن به این طبقه خدمت کنید و دست از این کار بر ندارید که کار خوبی است.»(۱۰)

روضه حضرت ابوالفضل (ع)

در تشرّف آقای محمد علی فشندی تهرانی (ره) پس از اینکه نماز امام حسین (ع) در شب هشتم ذیحجه را به او یاد می دهند حاج محمد علی می پرسد: «فردا شب امام زمان (ع) در چادرهای حجاج می آید و به آنان نظر دارد؟» فرمود: «در چادر شما می آیند چون فردا شب مصیبت عموریم حضرت ابوالفضل (ع) در آن خوانده می شود.»(۱۱)

ایران شیعه، خانه ماست

مرحوم آیت الله میرزا محمد حسن نائینی (ره) در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط قوای انگلیس و روس خیلی نگران بودند از این که کشور دوستداران امام زمان (ع) از بین برود و سقوط کند. شبی به امام عصر (ع) متوسل می شود و در خواب می بیند دیواری است به شکل نقشه ایران که شکست برداشته و خم شده است و در زیر این دیوار تعدادی زن و بچه نشسته اند و دیوار دارد روی سر آنها خراب می شود. مرحوم نائینی چون این صحنه را می بیند بسیار نگران می شود و فریاد می زند: «خدایا، این وضع به کجا خواهد انجامید؟» در همین حال می بیند حضرت ولی عصر (ع) تشریف آوردند و با دست مبارکشان دیوار را که در حال افتادن بود گرفتند و بلند کردند و دوباره سر جایش قرار دادند و فرمودند: «اینجا (ایران شیعه)، خانه ما است. می شکند، خم می شود، خطر است ولی ما نمی گذاریم سقوط کند ما نگهش می داریم.»(۱۲)
مواظبت بر قرائت و خواندن قرآن

در تشرّف شیخ محمد حسن مازندرانی که به بیماری سل مبتلا بوده است او را شفا می دهند و به او می فرمایند: «بر ت باد به مواظبت بر قرائت قرآن.» (۱۳)

پی نوشتها :

(۱) بحارالانوار ، ج ۵۲ ، ص۱۷۹

(۲) بحارالانوار ، ج۵۳، ص۱۷۹

(۳) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۱ ، ص ۲۵۱-۱۸۴

(۴) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۱ ، ص ۲۶۱

(۵) کرامات العالمین ،ص۱۱۸

(۶) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۶، ص۱۹۸

(۷) نجم الثاقب ، ص ۲۸۴

(۸) توجهات حضرت ولی عصر ، ص ۱۶۰

(۹) ملاقات با امام زمان (عج) ، ۳۳۰

(۱۰)شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۱ ، ص ۱۱۳

(۱۱)شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج ۱ ، ص ۱۴۹

(۱۲)ملاقات با امام عصر (عج) ، ص ۱۳۷

(۱۳)برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ۳۰۶

 

 نظر دهید »

درمان فکر گناه

06 بهمن 1394 توسط خديجه خديوي

درمان فکر گناه
آيا فكر به گناه هم گناه است؟ چطوري ميتونم ذهنم راازگناه پاك كنم يعني درذهن وفكرو خيال وتصورم گناه نكنم ؟

فكر گناه تا به مرحله عمل نرسيده، اگر چه ممكن است زمينه گناه را فراهم آورد و از اين نظر بايد به شدت از آن احتراز شود، ولي در عين حال خود آن گناه نيست؛
برخلاف نيت و فكر كار نيك كه اگر به وسيله مانعي به مرحله عمل هم نرسد، در نزد خدا به منزله همان عمل خوب شمرده مي شود.
فرقي كه ميان كار خير و كار شر هست، اين جهت است كه اگر انسان تصميم به كار خير بگيرد؛ ولي بعد موفق به انجام ان نشود، برايش ثواب مي نويسند؛ ولي در كار بد، اگر شما در مرحله تصميم باشيد و خودِ كار صورت نگيرد، به پاي شما گناه نوشته نمي شود، و از اين جهت نوعي عفو و اغماض وجود دارد.
يکي از وظايف مهم فرد مسلمان و هرکسي به دنبال حيات معقو ل است عفت در فکر و انديشه ، از ثمرات شرم و حياء ؛ و حيا از نتايج ايمان و از پايه هاي اصلي دين است.
دور داشت فکر از عرصه هاي ناهنجار و آلوده را (عفت در انديشه ) گويند. حضرت علي(ع) «من کثر فکره في المعاصي دعته اليها»؛ کسي که بسيار درباره گناهان بينديشد ، بزهکاري او را به خويش فرا مي خواند (غررالحکم ، ج 5 ، ص 321)
آنکه به گناه مي انديشد در واقع همچون کسي است که بر لبه پرتگاه «ارتکاب گناه» قدم مي زند، چنين کسي از سقوط ايمن نيست.
انديشيدن در گناه، اگر چه آتش شعله ور نيست تا خرمن وجود آدمي را بسوزاند، ولي دود و دمي دارد که درون و برون او را سياه و کدر مي سازد.
از ديدگاه ، شرع مقدس ، فکر گناه، تا به عمل حرامي منجر نشود، حرام نيست . در عين حال نبايد اين مطلب از نظر دور داشته شود که شيطان از همين انحرافات کوچک _ در انديشه _ بهره جويي سوء مي کند و انسان را به تباهي ها مي کشاند.رفتن به اينترنت وجستجوي اموري که ذکر نموده ايد سبب شعله ور شدن آتش شهوت مي گردد وزمينه ارتکاب همه گناهان را در انسان فراهم مي کند وآسايش را از انسان مي گيرد،به جاي فکر کردن در اين مسائل به فکر راه چاره باشيد وآن هم ازدواج است.
يکي از اصول مهم اخلاقي و رواني اين است که اگر آدمي نيت خوب و عفيف داشته باشد، اعمال خوب نيز خواهد داشت و اگر به نيت آلوده گرفتار گردد، به بيرون از آن، رفتارش نيز فاسد و تباه خواهد شد.
اگر مي خواهيد خوب باشيد، خوب بينديشيد اگر مي خواهيد سخن زشتي بر زبانتان جاري نشود، در ذهنتان را بر زشتي ها و ناشايست ها ببنديد و اگر مي خواهيد درستکار باشد ، درست بينديشيد.
جان کلام اين که آدمي آن گونه زندگي مي کند که مي انديشد. گفتار و رفتار انسان ، خوب يا بد، ميوه هاي شيرين و تلخ باغ انديشه او هستند پس اگر طالب ميوه هاي شاداب و پر آب و زيبا است لازم است انديشه خود را اصلاح کند. مولوي چه نيکو فرموده است :

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

انتظار

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس